اگر به من بگویی، فراموش می کنم.
اگر یادم بدهی، به خاطر می آورم.
اما اگر درگیرم کنی، یاد می گیرم.”(بنیامین فرانکلین)
گفتن، تذکر دادن،شرح دادن و تلاشهایی از این قبیل را نمی توان آموزش نامید. گفتن نیازهای کودک و نوجوان را برآورده نمی کند، همچنان که نوازش نمی تواند تب کودک را درمان کند.آموزشها و یاد دادنهایی که به تفکر تلنگر نزنند و میل به یادگیری را تحریک نکنند، یادگیرنده را به کوته بینی و سطحی نگری سوق می دهند.یادگیری بدون انگیزه و تفکر مانع کشف استعدادها و نهاده های درونی کودک و نوجوان می شود و جرات عمل را از آنها می گیرد.در نتیجه رفتاری که از آنها سر می زند، با آنچه که یاد گرفته اند، همخوانی ندارد و منطبق نمی شود.اگر بتوانیم در آموزشهایی که می دهیم ، یادگیرندگان را به تعجب واداریم، آنها خود به فکر می افتند آنچه را نمی دانند، یا آنچه را که می خواهند بدانند و یا آنچه را که نیاز دارند بدانند،کشف کنند.بهتر است در آموزشهایی که می دهیم،مطالب و موضوع ها را فقط مطرح کنیم، اما ذوق و علاقه کودکان و نوجوانان را به سوی آن بکشانیم تا میل به یادگرفتن آن را به دست آورند.سخن انشتین را فراموش نکنیم که می گوید:طرح مساله، نصف حل مساله است. وقتی مساله برای کودکان و نوجوانان مطرح بشود، تحریک می شوند و نیاز به فرونشاندن کنجکاوی، نمی گذارد مساله را رها کنند.
با سلام جهت استفاده از مطالب صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد و لطفاً لينك ما را در وبلاگ يا وبسايت خود قرار دهيد و به دوستان خود معرفي نماييد باتشكر - مديريت وبلاگ
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.